روانشناس،مشاور مهدی اسماعیلی (امید نوجوان)

ایجاد فضای گفنگو وتبادل نظر در موضوع مراحل رشد کودک ونوجوان و ارایه راهکارهای مفید و کلیدی

روانشناس،مشاور مهدی اسماعیلی (امید نوجوان)

ایجاد فضای گفنگو وتبادل نظر در موضوع مراحل رشد کودک ونوجوان و ارایه راهکارهای مفید و کلیدی

شناخت مراحل مختلف رشد کودک از آغاز دوره جنینی تا پایان دوره نوجوانی و بکارگیری راهکارهای صحیح در عبور از بحران های مختلف هر مرحله از رشد, موجب شکل گیری صحیح وشایسته شخصیت فرزند ما خواهد شد. از این رو با نگاه علمی به دانش روانشناسی رشد و شخصیت و سال ها تجربه ی تعلیم وتربیت , سعی خواهد شد ضمن آموزش های لازم و ارایه ی راهکار های کوتاه,کلیدی و کاربردی به ارتقای قدرت تشخیص ,مواجهه وعملکرد صحیح والدین و مربیان در هر مرحله پرداخته و ضمن کاهش تنوع و میزان آسیب های ناخواسته و ندانسته ,بستر مناسبی برای شکل گیری و تقویت چهار چوب شخصیتی و موفقیت بیشتر فرزندانمان در حیطه های مختلف رشد و عرصه های مختلف زندگی باشیم.

پیام های کوتاه

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۰
آذر

ویژگی های آدم های سمی:

 

۱-همیشه شاکی است

آنها همیشه دلیلی برای نالیدن دارند. از گرانی گرفته تا گرم شدن هوا یا صدای بنایی همسایه، همه موارد می‌توانند روز این آدم‌ها را خراب کنند و به سدی برای شادی‌های‌شان تبدیل شوند. آدم‌های سمی نه‌تنها این دلیل‌ها را با خود از یک گفت‌وگو به گفت‌وگوی دیگر می‌برند، بلکه برای شریک کردن شما در حرف‌ها و افکارشان هم تلاش می‌کنند و به دنبال جلب تایید و همراهی شما هستند.

۲-دست از گله برنمی‌دارد

آدم‌های سمی هیچ مرزی برای بروز افکارشان ندارند. برای آنها مهم نیست که شما دوست صمیمی‌شان هستید یا فردی که در صف نانوایی می‌بینند. آنها به اندازه کافی افکار مسموم در ذهن‌شان دارند که در هر زمان و مکانی توانایی بروز آنها را داشته باشند.

۳-حرف توی گوشش نمی‌رود

این افراد به نصیحت مقاوم هستند. یعنی اگر یک روز تمام هم برای تغییر افکارشان با آنها صحبت کنید مدام با عبارت‌های «نه! آخه. . . » «ولی. . . » و. . . بحث را ادامه می‌دهند و به شما می‌گویند که تغییری در افکارشان صورت نگرفته است.

آدم های سمی را از خود دور کنید- دنیای روانشناسی

۴-خودش را قربانی می‌داند

این آدم‌ها معتقــدند تلخی‌هایی که در سال‌های زندگی‌شان به آنها تحمیل شده، باعث سمی شدن‌شان شده؛ اما اگر به افکار و رفتارهای‌شان توجه کنید، می‌بینید که قابلیت تفسیر منفی هر رویداد ساده‌ای که دیگران به راحتی از کنارش می‌گذرند را دارند.

۵- آرزوهایش ناکام مانده

آدم‌های سمی یک کوله‌بار آرزوی ناکام دارند. آنها همیشه شکست‌های‌شان را دلیل سمی شدن‌شان معرفی می‌کنند اما اگر تک‌تک آرزوهای کوله‌بارشان برآورده شود، باز هم دلیلی دیگر برای منفی بافی را جایگزین آن آرزوها می‌کنند. آنها فقط به دنبال بهانه‌ای برای شکایت می‌گردند، نه یک دلیل واقعی.

۶-با خوش‌بین‌ها نمی‌نشیند

سمی‌ها از خوش‌بین‌ها بیزارند. آنها عاشق این هستند که یکی مثل خودشان در مقابل‌شان بنشیند و پا به پایشان منفی‌بافی کند. آنها مثل آهن‌ربا آدم‌های شکست‌خورده و سمی را به خود جذب می‌کنند و از اینکه تنها فرد ناکام جهان نباشند، لذت می‌برند. سمی‌ها همیشه دوستان نزدیک و وفاداری برای هم هستند.

۷-از شکست استقبال می‌کند

در زندگی سمی‌ها راه برای شکست‌های تازه، باز است. آنها همیشه در پوشش «من نفهمیدم» خودشان را به راهی وارد می‌کنند که به آنها برای نالیدن و منفی‌بافی فرصت تازه‌ای بدهد. آنها همیشه راه‌های سخت را برای رسیدن به هدف انتخاب می‌کنند تا دلیل بهتری برای توجیه ناکامی‌ها داشته باشند.

۸-از زمین و زمان شاکی است.

اگر سمی‌ها در موردی خودشان صاحب رنج و شوربختی نباشند، به‌خاطر رنج دیگران از همه چیز شکایت می‌کنند و به جای اینکه سهم آدم‌ها در ناکامی‌های‌شان را در نظر بگیرند، زمین و زمان را متهم می‌کنند. آنها گاهی لباس سوپرمن را هم به تن می‌کنند و خود را به عنوان ناجی کسانی که در رنج هستند، معرفی می‌کنند.

۹-همه را متهم می‌کند

در شرایطی ساختارها و دیگران را دلیل ناکامی‌های خود می‌دانند که تلاشی برای بهبود وضع جهان به‌ خرج نمی‌دهند. آنها درحالی به‌خاطر کثیفی خیابان‌ها، شهرداری و مردم را متهم می‌کنند که خودشان به راحتی قوطی نوشابه‌شان را در جوی آب پرت می‌کند.

۱۰-زبانش تلخ است

آنها عاشق این هستند که ایرادهای دیگران را به رخشان بکشند تا از این طریق ایرادها و ناکامی‌های خود را بپوشانند. حتی در بسیاری موارد از شکست‌های دیگران دلشاد می‌شوند.

۱۱-شادی را بلد نیست

لحظات شاد هم برای آنها خالی از منفی‌بافی نیست. درست در لحظه‌ای که همه در عروسی به‌خاطر ورود عروس و داماد ذوق‌زده می‌شوند، این افراد می‌توانند به خط نازک بالای چشم عروس ایراد بگیرند.

آدم های سمی-دنیای روانشناسی

۱۲-گوش‌هایش نمی‌شنود

این افراد هیچ وقت وارد مکالمه دو طرفه با کسی نمی‌شوند،
بلکه تنها می‌خواهند دیگران آنها را بشنوند وقتی به حرف‌هایشان پاسخی می‌دهید، به شما ثابت می‌کنند که اصلا حرف‌تان را نشنیده‌اند یا محتوایش را درک نکرده‌اند.

۱۳-بی‌اعتماد است

سمی‌ها به همه بی‌اعتمادند. آنها توهم توطئه دارند و فکر می‌کنند هر حرف ساده‌ای که از زبان دیگران خارج می‌شود، آنها را نشانه می‌گیرد. به همین دلیل همیشه در ذهن‌شان به دنبال جوابی دندان‌شکن می‌گردند و هیچ وقت آرام نمی‌گیرند.

اگر با سمی‌ها زندگی ‌می‌کنید …

۱- ریشه‌یابی نکنید

قطعا همه آدم‌ها سمی به دنیا نمی‌آیند و به‌خاطر اتفاقاتی که در سال‌های زندگی‌شان تجربه می‌کنند و البته استعداد ذاتی که باعث می‌شود به آن اتفاقات اجازه ویران کردن زندگی و شخصیت‌شان را بدهند، سمی می‌شوند. شما می‌توانید با چنین پیش‌فرضی، به جای اینکه مهر منفی‌باف را روی این افراد بچسبانید و درباره ی افراد قضاوت کنید، به دنبال ریشه منفی‌باف شدن‌شان بگردید. اما چه فایده‌ای دارد؟!

پس خودتان را درگیر نکنید

حالا که بحث محافظت از خودتان به میان آمده، باید بدانید که شما مددکار اجتماعی نیستید و اینکه بخواهید بدانید آنها چطور به این روز افتاده‌اند.

۲- تماس کمتر و یا بی توجهی به صحبت هایشان

 

حتی المقدور سعی کنید با این افراد تماس کمتری داشته باشید، یا در صورت اجبار مدّت زمان کمتری را با آنها سپری کنید. اگر این شخص، فامیل یا همکارتان است، تنها اجازه دهید هر حرف بی ارزش و کنایه ای که می خواهد بزند، از این گوش بشنوید و از آن گوش در کنید! هیچ واکنشی از خود نشان ندهید. در این بین، از درون، از قدرت روحیه و انرژی مثبت خود برای بازپس زدن تأثیرات منفی حرفهای او، استفاده کنید.

۳- تغییر دادن مسیر حرف های او

زمانی که وی سر شکایت را باز می کند و در به انجام نرساندن کار یا هدفی، بی دلیل تمام تقصیرات را به گردن شما می اندازد، سعی کنید با تمرکز به نقاط مثبت قضیه و شرح موفقیتهای هرچند کم در آن مسئله، مسیر حرفهای او را تغییر دهید.

۴- تقویت روح خود

روح خود را تقویت کنید. بعد از برخورد با چنین افرادی انرژی خود را بازیابی کنید. با کشیدن چند نفس عمیق، بر خود مسلط شوید و سعی کنید که تمام رسوبات منفی افکار وی را از درون خود بیرون بریزید.
تنها خود شما هستید که مسئول کیفیت روابط خود هستید. روابط سازگار و غیر سازگار خود را تشخیص دهید. به عنوان انسانی عاقل، می توانید با یافتن روابطی مفید، به استحکام و افزایش سطح روحیه ی خود کمک کنید.

داشتن روابط خوب و سالم- دنیای روانشناسی

۵- این مشکل دیگران است و نه شما

در واقع رفتار منفی مردم، بازتاب درونشان است که نمود خارجی پیدا میکند و شما هم بر حسب اتفاق در برابرشان قرار میگیرید. این رفتار، شخصی نیست پس چرا ما به دل میگیریم؟

پاسخ این است که نفس ما مشکلات و کشمکش ها را دوست دارد. اغلب زندگی مردم آنقدر خسته کننده و بی روح است که میخواهند دیگران را نیز در آن سهیم کنند.

۶- خشم، خشم را به وجود می آورد

خیلی به ندرت پیش می آید که عکس العمل در مقابل شخصی منفی نتیحه خوبی داشته باشد. این کار فقط آتش خشم را شعله ور می کند و واکنش منفی تر شخص را به دنبال دارد. اگر ما بدون درنگ واکنش نشان دهیم انرژی خود را صرف دفاع از خود کرده ایم و از نظر روانی احساس میکنیم که باید برای دفاع از خود دست به مقابله بزنیم.

تا حالا توجه کرده اید هرچه اندیشه های ما خشمناک تر می شود ما عصبانی تر میشویم؟ این یک مارپیچ منفی روحی است.

دنیای روانشناسی-آدم های سمی

۷- درمورد موضوعات ناراحت کننده  با افراد سمی صحبت نکنید.

وقتی مشکل و درگیری در زندگی دارید برای صحبت کردن در مورد آن نزد افراد منفی نروید. ما داستان را برای هر کسی که گوش کند بیان می کنیم. تعریف می کنیم که چقدر از یک شخص و یا یک موقعیت بیزاریم آنچه که قادر به درک آن نیستیم این است که هر چه بیشتر در مورد چیزی با افراد سمی صحبت می کنیم بیشتر درگیر آن میشویم و حالمان بدتر می شود!

مثلا هرچه بیشتر در مورد اینکه از یک نفر متنفریم صحبت کنیم متنفر تر میشویم و متوجه نکات نفرت انگیز دیگری در آن شخص می شویم، مخصوصا اگر با افراد سمی صحبت و درد دل کنید او دائما تمرکز شما را به سمت رفتار های منفی آن فرد می برد و شما فقط به نکات منفی آن شخص توجه می کنید غافل از اینکه آن شخص حتما ویژگی هایی مثبتی هم دارد که شما در شرایط عصبانیت و خشم آن ها را نمی بینید.

پس با یک فرد متعادل درباره ناراحتی ها و نگرانی هایتان صحبت کنید تا پس از صحبت کردن با آن فرد حالتان بهتر شود و بتوانید واقع بینانه قضیه را ببینید نه با عینک بدبینی!

۸-افراد سمی را تا حد امکان از زندگی تان حذف کنید.

افراد منفی باعث از دست رفتن انرژی هستند. اشخاص ناراحت می خواهند از نظر روحی به شما زخم بزنند و از این نظر تنها نباشند. تماس خود را با آنها قطع کنید. شما این حق را دارید که اطرافیان خود را انتخاب کنید و تصمیم بگیرید با چه کسانی معاشرت کنید، این افراد باید کسانی باشند که شما دوست دارید:

افراد خوش بین، مثبت، آرام و مشوق.
همانطور که کتی سیرا می گوید “به دنبال چیزی باشید که میخواهید در دنیا ببینید.”

۹- ورزش کنید

بدوید یا شنا کنید یا به سایر ورزش های مورد علاقتان بپردازید. تمرینات بدنی باعث آزاد شدن انرژی منفی می شود. به ورزش به چشم ابزاری جهت پاک کردن ذهن و آزاد کننده انرژی های منفی بنگرید.

۱۰- سیستم حمایتی را گسترش دهید

شبکه ای از دوستان، آشنایان و تماس های شغلی مثبت ایجاد کنید. از هوش هیجانی خود برای تشخیص زود هنگام کمک استفاده نمایید. وقتی شما می دانید که عاطفی و احساسی برخورد می کنید، با یکی از دوستان و آشنایان خود تماس گرفته و به آرامی همه چیز را برای او توضیح دهید. این افراد در این شرایط دارای دیدگاه های متفاوت تری از شما بوده لذا می توانند روش های جدیدی را به شما معرفی نمایند.

و در پایان توصیه می کنم با یک برخورد دوستانه و با استفاده از اصول هوش هیجانی به آنها بگویید که از صحبت ها و برخوردهایشان ناراحت هستید و دوست دارید زمانی که با آن ها سپری می کنید،به هر دوی شما خوش بگذرد، اگر فرد سمی نزدیک شما، سمج تر از این حرفهاست پس مسیرتان را از او جدا کنید و ارتباطتان را با او به حداقل برسانید.

منبع :دنیای روانشناسی

  • Mahdi Esmaeili
۲۰
آذر

دکتر فرهنگ هلاکویی متخصص روانشناسی در مورد قصور در تربیت کودک می گوید:

اگر قرار بود یک بار دیگر فرزندم را بزرگ کنم، انگشتم را کمتر به نشانه ی تهدید به سوی او می گرفتم،

کمتر به ادب کردن او می اندیشیدم و در مقابل بیشتر به برقراری ارتباط با او اهمیت می دادم.

کمتر به ساعتم نگاه می کردم و چشم هایم را بیشتر برای نگاه کردن به او به کار می گرفتم.

با او بیشتر به گردش می رفتم، بادبادک های بیشتری به آسمان می فرستادم.

تربیت کودک
تربیت کودک-دنیای روانشناسی

کمتر خودم را جدی می گرفتم، اما جدی تر با او بازی می کردم.

دشت های بیشتری با او می پیمودم و ستارگان بیشتری را با او تماشا می کردم.

کمتر او را می کشیدم که تندتر راه برود و بیشتر او را در آغوش می کشیدم.

رفتار خشک و سخت گیرانه ام را کمتر به کار می بردم و در عوض بیشتر حمایتش می کردم.

به جای فکر کردن به ساختن خانه، اعتماد به نفس او را بهتر می ساختم.

و به جای اینکه عشق و قدرت را در خود رشد دهم، قدرت عشق ورزیدن را در خود پرورش می دادم…

منبع: دنیای روانشناسی

  • Mahdi Esmaeili